——————————————————————————
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
فرهنگ، واژه ای فارسی و مرکب از دو کلمه «فر» و «هنگ» است. «فر» پیشوند و به معنای بالا بوده و «هنگ» از ریشه اوستایی سنگ به معنای کشیدن سنگینی و وزن است. معنای ترکیبی آنها نیز از نظر لغت به معنای بالا کشیدن و بیرون کشیدن است. به عقیده تیلور، فرهنگ مجموعه آموخته و پیچیده و نظام یافته ای از دانستنی ها، هنرها، باورها، آیین ها، حقوق و آداب و رسوم، منشأ خوبی ها و بسیاری چیزهاست که انسان از جامعه خودش کسب کرده است. فرهنگ، سازمان و اعمال آن را اندازگیری می کند. آن، چیزی شبیه «سیستم عمل» سازمان است که کارمندان را در چگونه فکر کردن و چگونه احساس و عمل کردن هدایت می کند. فرهنگ، پویا و سیال است و هرگز ثابت نمی شود. فرهنگ ممکن است تحت مجموعه ای از شرایط اثرگذار بوده و یا اثرگذار نباشد (پورکاظمی، شاکری نوائی، 1388).
تعریفاولیهفرهنگ عبارتاستازکلپیچیده ایشاملدانش، باور، هنر، اخلاقیات، قانون، رسومودیگر قابلیت هاوعاداتیکهانسانبهعنوانیکعضوجامعهبهدستآوردهاست. صاحبنظرانبعدیبیش از 300 تعریفرابرایفرهنگ شناساییکردهاند. دربیشتر اینتعاریفبهفرهنگ بهعنوانسرمایهو دارایی هایاجتماعینظردارند(اینکلزولوینسون، 1969). فرهنگ هارامیتوانآموختوآنراکسب کرد. فرهنگمی تواندبازتابالگوهایفکری، نحوهابراز احساسات، اعمال(هریس، 1987)،عکس العمل ها (کلاکهان، 1951)، ارزشهاوایده هاودیگرنظام هایمعنی دارنمادین (کروبروپارسونز، 1958) باشد. ایدهاصلیایناست کهفرهنگ مفهومیانتزاعیداردوبرگرفتهازرفتارعینیوملموس است. اساساًفرهنگبانمادهاانتقالمی یابدوایننمادهاترکیبیازدستاوردهایشخصیگروه هایانسانیشاملمظاهرموجوددرقالبمصنوعاتاست (کلاک هان، 1951).
میر کمالی: ((فرهنگ سازمانی عبارت است از الگوی رفتاری غالب در بین افراد یک سازمان که بر اساس ارزش ها، اعتقادات، عادات افراد پدید آمده و مورد حمایت اکثریت افراد قرار می گیرد و تحت تأثیر عواملی چون نظارت، کنترل، ارتباطات، مشارکت، تعارض، همکاری، رعایت ارزش های اجتماعی و نظایر آن قرار دارد)) (استاد حسنلو، 1390).
1- Organization Culture Assessment Instrument (OCAI)