نوع فایل:PDF
تعداد صفحات:19
سال انتشار:1395
چکیده
هنراستحاله ی طبیعت توسط ذهن سازنده است و به مدد آن جهان مرئی به دنیایی دیگر که درذهن آدمی واقعیت می یابد.بدل می شود. جهان نگری خوش بینانه امپرسینونیسم نیز بازتاب همین برخورد تازه به جهان و به دنبال آن بازشناسی و اثبات واقعیت مرئیرا پیش می آورد که در مطابقت با چنین جهانی گذرا، فقط براصالت لحظه ای و گذرای پدیده ها پافشاری نمی کند، بلکه معیار را حقیقت دیگری می انگارد و اولویت لحظه ودگرگونی از این منظر دال بر سلطه حال وهوای گذرا بر کیفیات ثابت زندگی است.امپرسیونیسم درتکرار طبیعی و همیشگی برتحول و تکامل، یعنی تناوب ایستا وپویا، نظم حاکم بر زندگی و تجربه ی فردی تاکید دارد. هنر ما را از جهان فعالیت بشری به جهانی از تعالی زیبا شناختی سوق می دهد و برای لحظه ای مارا از جریان زندگی رها می کند. یکی از ویژگی های زیباشناسی ویژگی فرم است که برخی ان را جانشین زیبایی دانسته و برخی دیگر ان را زمینه ساز زیبایی برشمرده اند. این مقاله سعی دارد تا با بررسی قطعه اربسک شماره ی 1 کلود دبوسی که بیانی است جدید از سبک موسیقایی در اواخر سده نوزدهم و آغاز سبک امپرسیونیستی موسیقایی و با توجه به رویکرد زیبایی شناختی کلایوبل و بیان فرم در آثار هنری، احساس محوگرایی و تعلیق موجوددرفضا، همچنین حس جریان داشتن و گذرا بودن دوره امپرسیونیستی و رسیدن به ایستایی و نظم نهایی را در دل بی نظمی اولیه و درنهایت وجود امر کلی درامر جزئی و هارمونی وریتم فراگیر را بیان نماید.
واژگان کلیدی
امپرسیونیسم، زیبایی شناسی ،فرم، موسیقایی، هنر